سریال دل و سوژههایی که فرسنگها از زندگی مردم دور است!
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۰۸۵۲۱
آفتابنیوز :
در چند سال اخیر، میتوان یکی از تغییرات در حوزه فرهنگ و رسانه را فیلمهای سینمایی و داستانی برای نمایش خانگی دانست. پیش از نمایشهای خانگی، تولید سریال منحصرا در دست صدا و سیما بود و برای دیدن سریالهای غیر صدا و سیمایی، مخاطب باید به سریالهای خارجی رو میآورد یا اینکه حق انتخاب دیگری نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سریالها معمولا به داستانهایی میپردازند که میتوانند مخاطب را از زیست روزمره پر تنش خود بیرون بکشند. سریالهایی که لوکیشنها و خانههای زیبایی دارد، همه در این فیلمها شیکپوش و زیبا هستند، اگر آشپزی میکنند همه آشپزهای ماهری هستند، اگر مدل باشند یکی از بهترین مدلهای دنیا میشوند، اگر پولدار هستند از پولدارترینها هستند و خلاصه اینکه بازیگران آن به هر کاری که دست بزنند مطمئنا موفق خواهند شد. این سریالها همان چیزی را نشان میدهند که در زندگی مردم عادی هیچ جایی ندارد و فاصله با آن برای مردم عادی فاصلهای نجومی اما جذاب است و در واقعیت این سریالها ارتباط چندانی با زندگی واقعی مردم ایران ندارد. همه آنها راننده، ماشین شیک، مدیریت کارخانههای بزرگ را دارند در حالی که فقر در جامعه ما آنچنان ملموس شده که بسیاری از مردم برای گذران زندگی خود باید چند شغله باشند و این تصویر از زندگی لوکس هیچ انطباقی با تصویر واقعی کشور ما ندارد.
«عاشقانه» و «دل» در یک مسیر
شاید برایتان پیش آمده باشد که چند قسمت میانی سریالی را از دست داده باشید و با تماشای چند قسمت بعد متوجه شوید که هیچ اتفاق خاصی را از دست ندادهاید و میتوانید بدون برگشت به قسمتهای قبلی ادامه سریال را ببینید و حتی چند قسمت دیگر را هم تند تند جلو بزنید. اتفاقی که اگر در سریالهای نامی جهان رخ دهد گرههای ناگشودنی بسیاری در داستان برایتان باقی خواهد گذاشت. بسیاری از سریالهای خانگی با همین شرایط ساخته شده و برخی از آنها یک فاصله جدید از میزان ضعیف و تصنعی بودن با دیگر ساختههای شبکه نمایش خانگی را خلق کرده است. سریال «عاشقانه» که چندی پیش در نمایش خانگی پخش شد، داستانی را در میان شخصیتهایی از طبقه مرفه جامعه روایت میکرد که دغدغههایشان شبیه به مردم جامعه نبود. منوچهر هادی سازنده این سریال بود. کارگردانی که گویا متوجه شده است نمایش خانگی میتواند برایش سود بیشتری داشته باشد چرا که بعد از سریال «عاشقانه»، «دل» را ساخت تا باز هم تبلیغاتی در بیلبوردهای شهر داشته باشد.
منتقدان «دل» را از «عاشقانه» سریالی ضعیفتر میدانند که حتی بازی مصنوعی بازیگران آن به چشم میآید. داستان این سریال، عشقهای قدیمی است که به تازگی هم را پیدا کردهاند، زندگیهای جدید شکل گرفته را نابود میکنند. اگر از نقدهایی که به فیلمنامه، شخصیتپردازیهای کلیشهای، بازیهای مصنوعی، افراط در استفاده از موسیقی بتوان چشمپوشی هم کرد از داستان تکراری آدمهای پولدار زندگی منوچهر هادی نمیتوان به راحتی گذشت. شخصیتهایی که با مردم خود زندگی نمیکنند و گویا پس از سریال «عاشقانه» منوچهر هادی فهمیده است در «دل» هم باید از مردم دورتر شد تا بتوان سود بیشتری کرد.
کارگردانها به دنبال چه هستند؟
کارگردانان و تهیهکنندگان بسیاری به سمت ساختن سریالهای شبکه خانگی رو آوردهاند. داستانهایی که غالبا تکراری و سطحی هستند، مشکلات شخصیتهایشان عجیب و غریب است و همگی از یک سطح رفاه خوبی برخوردار هستند. ممکن است خانوادهای در این میان باشد که اوضاع مالی نه چندان خوبی داشته باشند اما مشکل آنها هم به سرعت حل میشود و به خیل خوشبختهای سریال اضافه میشوند. مسائل اجتماعی که هر روزه جامعه ما با آنها درگیر است در هیچ کدام از این سریالها جایی ندارد و تنها یک طبقه خاص سوژه ساخت فیلمهای کارگردانان شده است که دغدغهها و سبک زندگی آنها را با ساختههای فرهنگی به دیگر مردم حقنه میکنند. فیلم و سریالهایی که نشان میدهد ذهن کارگردانان و نویسندگان آنها نیز از دغدغه مردم خالی است.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۰۸۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحرانهای اجتماعی دوا نمیکند
معضلات اجتماعی که دسته بزرگی از مسائل مختلف را در برمیگیرند، مدتهاست که به بخش گریزناپذیری از پرداخت به واقعیتها تبدیل شده و انعکاس آنها در فیلم و سریالها از ملزومات شکل دادن به داستانی بر مبنای حقیقت محسوب میشود. اتفاقی که البته اغلب مورد نقد قرار گرفته و بخشی از شیوع همان معضلات به گردن آن انداخته میشود. اما مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه نظری خلاف این موضوع دارد و معتقد است که نباید بار همه مسائل را بر گردن فضایی مثل نمایش خانگی انداخت، فضایی که بیپردهتر، از آنچه در جامعه شاهدش هستیم میگوید. اقلیما در گفتگو با جوان آنلاین، در خصوص دخیل بودن رسانههای مختلف از جمله شبکه نمایش خانگی در اشاعه معضلی مثل اعتیاد یا مصرف دخانیات که در برخی از آمار به آن اشاره میشود، بیان کرد: زمانی که از یک مسئله اجتماعی حرف میزنیم، باید حواسمان باشد که آن معضل یک روزه به وجود نیامده و اشاعه آن به دست کم چند سال زمان نیاز دارد. در واقع نمیتوان گفت که، چون در فلان سریال بازیگری سیگار میکشد، پس او باعث افزایش مصرف دخانیات شده است، بلکه تمام این آثار معلولی از علت اصلی هستند. او با تأکید به لزوم رفع علت هر معضلی از پایه و اساس آن افزود: در این چرخه اگر به عنوان مثال دزدی را گرفتند، نمیتوان گفت، چون پلیس حواسش نبود، او دزد شده چرا که تبدیل یک انسان به فردی که دزدی میکند در یک لحظه اتفاق نمیافتد، بیکاری، گرانی و موارد دیگری هستند که به هم متصلاند و در نهایت باعث میشوند تا یک نفر دست به دزدی بزند. در سوی دیگر اگر به من بگویند فردی دو سال است که درگیر اعتیاد شده، من آن را نمیپذیرم و مثلا اگر آن فرد ۲۲ ساله باشد، میگویم او ۲۲ سال است که اعتیاد دارد چرا که از بدو تولد او تا این سن موارد گوناگونی مثل شرایط اجتماعی، مدرسه، محیط، جامعه و ... در رشد او و سوق دادنش به این سمت دخیل بودهاند، تا جایی که او دیگر طاقت نیاورده و درگیر این جریان شده است. به همین دلیل است که قبل از ارائه هر آماری باید ریشه آن را پیدا و حل کرد. عدم وجود آمار متقن هم یکی دیگر از مواردی بود که اقلیما با اشاره به آن گفت: هر کسی که درباره موضوعی آماری را ارائه داد، قابل قبول نیست و باید دلیل و مدرک داشته باشد چرا که در واقعیت ما به معنی واقعی کلمه آمار دقیقی از اشاعه معضلات مختلف نداریم. در این میان هر فردی به خودش اجازه میدهد تا حرف بزند و آمار بدهد، جریانی که در کلِ مملکت ما اغلب به چشم میخورد و باعث شده تا هر کسی در هر فضایی پیرامون جریانی که تخصصش را ندارد، نظر بدهد. مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه این جامعهشناس افزود: گاهی میگویند اگر جوانان گرایش بیشتری به سیگار و دخانیات پیدا کردهاند، به دلیل نمایش آن در سریالها است، در صورتی که همانطور که اشاره کردم، این انعکاس معلول علت اصلی آن است. یک جوان سیگار میکشد، چون بیکار است، حوصلهاش سررفته یا درگیر فشارهای روانی شده که همین جامعه به آن وارد کرده است. این قیاس هم مثل چسباندن عنوان افسردگی به هر بیماری است که حال خوبی ندارد. جالب است بدانید هیچ روانشناس و روانپزشکی در زمینه افسردگی به معنای واقعی در ایران کار و تحقیق منسجم نکرده است و از طرفی به هرکسی که میگوید حالم خوش نیست، عنوان افسرده را میدهند! این در حالی است که اتفاقا ما چندان افسرده واقعی نداریم، کسی که افسرده است نمیتواند بارها با خانوادهاش بحث کند یا حتی فعالیت خاصی داشته باشد، اما مثل خیلی از موارد، این عنوان یعنی افسردگی را به هرکسی که به دلایل مختلفی خوب نیست، اختصاص میدهند. اقلیما با بیان اینکه نمیشود با پاک کردن صورت مسئله، جلوی مردم را گرفت، عنوان کرد: در ادامه همین جریان است که در خصوص فضایی مثل نمایش خانگی چنین آماری مطرح میشود تا بهانهای باشد برای تعطیل کردن آن، اما نمیشود جلوی مردم و اشاعه معضلات اجتماعی را به این صورت گرفت و این اقدامات تنها دخالت در کار دیگری محسوب میشود. ما در این موارد به علتها فکر نمیکنیم و تنها معلول را میبینیم. میگوییم نمایش خانگی به بعضی بحرانها دامن میزند، پس باید آن را جمع کرد! غافل ازینکه با این اقدام مشکل را ده برابر کردهایم، زیرا بعد این سوال به وجود میآید که اگر مردم این سریالها را نبینند، پس چه چیزی را تماشا کنند؟ تلویزیونی را که هیچ برنامهای ندارد و تنها معطوف به خبر و چند برنامه گفتوگو محور است یا ماهواره و رسانههای دیگر را؟ مردم نمایش خانگی و سریالها را دنبال میکنند، چون قصه دارد و در جایی مثل تلویزیون این اتفاق وجود ندارد. پدر مددکاری اجتماعی ایران در پایان خاطر نشان کرد: در تمام جوامع با مطرح کردن مشکلات به دنبال حل آن میروند، این اتفاقی است که باید به آن پرداخته شود نه آماری که در واقع وجود ندارد و یا دقیق و درست نیست. آمار باید برگرفته از تحقیقی مدون باشد نه اینکه بر مبنای نظر یک یا چند نفر شکل بگیرد و ارائه شود. ما این شکل از آمار را نداریم، چون هزینه زیادی میطلبد و امروز استاد دانشگاه و محقق ما، راننده اسنپ شده، اما این بودجه در اختیارش قرار نمیگیرد، چون اگر بخواهد روی یک موضوع کار کند، باید هزینه زیادی صرف آن شود و وقتی این اتفاق نمیافتد، یک نفر صحبتی را مطرح میکند و دیگری با اعلام اینکه مثلاً شیوع اعتیاد را بررسی کردهایم آن را مطرح میکند. علاوه بر این ما با آسیبهای زیادی دست و پنجه نرم میکنیم که همه و همه عامل شکلگیری معضلاتی مثل اعتیاد، بزهکاری و... میشوند. در این میان هم اغلب کسی پاسخگو نیست. کانال عصر ایران در تلگرام